هفت دقیقه

حاوی الفاظ رکیک

هفت دقیقه

حاوی الفاظ رکیک

چرا علی عا انقدر ماهن؟ و چرا انقدر تعدادشون در زندگی من زیاده؟ :))))

بلاشک هر پسر فاز خووبی که میبینم و اسمشو میپرسم میگه سلام علی هستم ^_^

:)))) یه ابرفضی یه حسینی حسنی چیزیتون بیاد :)))



پ.ن: ممدا نیان ممدا کسکشن

اون خیار چولوسیده رو که الکی نگفته بودم خیلی چولوسیده و پیر شدم

کاش دارو ها ادمو جوون میکردن نه پیر

سلام بچه ها مرسی که منو. یادتون نرفته فود

درگیر بیماری و درمان هستم

و حاا جسمی بد و حال روحی بدتر دارم

عکسای قدیمیم رو میبینم چقدر شاداب و سرزنده بودم مثل میوه ی تازه :))) الان شبیه خیار چلوسیده م

اردیبهشت بوی بهشت میداد، بوی زنا و فساد چون هوا چند نفره بود :))

الان انقدر گرمه که بوی نوشمک میده، یخمکایی که بعد از امتحانای ترم اخر مدرسه میخوردیم

چی شد زندگیمون به اینجا کشیده شد؟

بی حال ترین و بی رمق ترینم بچه ها واقعا :(

ما داشتیم زندگیمونو میکردیم پسره تالاپی افتاد وسط زندگی ما

خیلی رفتارش یهویی و عجیب غریب بود

انگار خود من بود بخشی از من بود 

خیلی با هم حرف زدیم گفت انگار تو رو زندگی کردم و کامل میشناسمت

خیلی حس اشنایی داری برام

یه ذره شخصیت نمایشی داشت برام

بهم گفت اخر خرداد تا تیر از ایران میره

گفتم خب اگر داری میری چرا رابطه عاطفی رو میخوای شروع کنی؟

حداقل با من اینکارو نکن و اگر دنبال رابطه ی فان هستی من نمیتونم.

گفت نه چرا فکر کردی من تو رو ادم رابطه فان دیدم؟

کلی حرف زدم که ببین من اینجوری و اونجوری نیستم سکس پارتنر میخوای من نمیتونم رابطه تک بعدی جلو ببرم و با کسی سکس داشته باشم که بهش حسی ندارم.

نمیدونم جدی میگفت انقدر عاشقه و از من خوشش میاد یا نه

ولی عمق دوست داشتنش واقعا زیاد بود.

و بسیار ادم موجه و معقولی بود.

گفت من اگر گفتم تو رو دوس دارم اگر ببینمت طولانی میبوسمت و بغلت میکنم منظورم این بود که در دنیای موازی اگر بودیم حتما عاشقت میشدم و بهت پیشنهاد ازدواج میدادم.

گفتم متاسفم که نیستیم اما امیدوارم همچین جسی رو دوباره تجربه کنی

گفت ممنون برای تو هم.

اما شل کن سفت کنش تمومی نداشت ادم رو گیج میکرد.

میگفت داره از ایران میره و حاضر نیست رابطه با من رو کات کنه

و میخواد که من در روح و ذهنش باشم و عمیقا من رو دوس داره.

حالا دقیقا دو روزه اشنا شدیم واقعا دو روز بود من رو میشناخت و میگفت عاشقم شده.

منم خوشم میومد ازش.

من گفتم این که جایگاهم در زندگیت معلوم نیست رو نمیتونم قبول کنم و یه جورایی توهین به خودم میدونم 

اینکه میگی نمیخوای از زندگیت حذف شم و رابطه مون رو میخوای حفظ کنی ولی رابطه عاطفی رو چون دوری و نمیتونی تا ده سال دیگه بگردی شروع نمیکنی و من به عنوان دوستت در زندگیت حضور داشته باشم

دوست خیلی خوبت!

واقعا عجیبه!میخوای شاهد روابط عاطفی متعددت هم باشم حتما؟!

برو عامو دس خدا :)))

گفت من قالب تعیین نمیکنم تو تعیین کن 

گفتم نمیدونم! اینو میسپارم به خودت

ناراحت شد گفت حداقل کمکم کن.

گفتم نه خودت تعیین کن و هرچقدر بخوای میتونی توی زندگی من نقش داشته باشی من به حضور ادم ها سخت نمیگیرم، اگه دوستم باشی که من شنوای حرفایی که نمیتونی به کسی بگی هستم

گفت اوکی 

و بعد گفت مود خوبی نداره و بعدا صحبت میکنه و برای ساعت ها غیبش زد 

فقط شب بهش پیام دادم که حالش خوبه؟

دو تا اهنگ ده دقیقه ای فرستاد و خواست پشت هم گوش‌بدم و غیب شد.

منم براش موزیک فرستادم و دیدم چک نکرده هنوز.


نمیدونم چرا من؟! واقعا چرا من؟ ابله به نظر میام یا گاو؟


یه لباس معمولی برای عقد دوستم پوشیدم، بهترشو هم داشتم ولی خب فقط محضر و بعدم خونه‌ ی دوستم قرار بود باشه و فکر نمیکردم شلوغ باشه یا خبری باشه.

رفتیم و وارد خونه شدم دیدم فااااااک کون پدرا یکی از یکی داف تر.

از اون روزا هم بود که میخواستک وارد مجلس بشم همه رو بکنم :))

دیگه خلاصه نشستم کنار دوستم و اصلا نگم براتون چقدر داف طور گونه ژست گرفته بودم که یهو دیدم یقه لباسم تا پایین بازه و ممه هام پیداس :))))))))))

دیگه خودمو جمع و جور کردم و از بالای مجلس اومدم پایین مجلس جلوس کردم

پسرام همه بچه تر از من. قشنگ پنج شش سالی کوچیک تر از من بودن میومدن سر حرفو باز میکردن و میگفتم عسلم فک میکنی من متولد چندم؟ درستم حدس میزدن فک کنم دنبال شوگری چیزی بودن :))

داماد هم خیلی خوب بود هیکلی قد بلند با اینکه دوستمم قد و هیکلش خوبه ولی ماشالااااا کنار دوماد جوجه ای بیش نبود

رفتم خدافظی‌هم کردم منتها با دوستم دست دادم با دوماد روبوسی کردم :))

چه گوهی بود خوردم ایشالا بدش نیمده باشه

دیگه انقدر ازم پرسیدن چرا تو ازدواج نمیکنی محیا؟ گفتم کووو شوووهر؟ شوهر نیس! :))

همشون فک میکردن من زودتر از بقیه ازدواج میکنم، زودتر که ازدواج نکردم اون موقعی هم مه ازدواج کردم دوام نداشت و خلاصه به گا رفت. الانم گیر دادن که شرایط بدی نداری پس حتما عیب و ایرادی داری :))

البته این اخری رو بهم نکفتن حتما پشت سرم میگن. 


ب.رن:

بچه ها شما چیکار میکنید بگا نمیرید؟ واقعا میپرسم.مثلا دوستام همین کاری که من میکنمو میکنن ولی انقدر همه چی براشون اسون و رو روال پیش میره ولی برای من با هزار سختی و گره.

من همیشه بگام. نمیدونم چرا.

برای یه انلاین شاپی پول ریختم و فاکتورشو توی تلگرام براش فرستادم

اومدم اددش کردم به کانتکت هام دیدم اوه نوشت دلیت اکانت کرده!!!

پشمام ریخت یهو

بعد دیدم عه درست شد 

تلگرام سگ باگ خورده

شنیدید میگن جوابم کردن؟

جوابم کردن!

دیگه نمیتونم خیلی سخته بخدا خیلی سخته ادم جایی باشه که ادمو نخوان

صد بار نزدیک بود بزنم بیرون از اونجا

وسط مهمونی

وقتی بهم گفت ببین مادرجون اینا زیادم طرفدار تو و ننه بابات نیست

چرا انقدر سنگشو به سینه میزنی؟

یهو انگار همه چی اوار شد سرم.

فهمیدم اوووو اونقدرام نه.اونقدرا چیه بابا یه ذرم نه