امروز هومن داشت با یکی از متخصص ها صحبت میکرد یهو بر گشت به هومن گفت عه امروز پنجشنبه س میخوای زود بری دیگه ؟!
من و اون پسر شیرازیه هم وایساده بودیم عاقا منو میگی سرخ و سفید شدم اصن !!
هم پسره هم هومن میدونن من نامزدم .
دیگه فضا سنگین بود سریع محل رو در یه فرصت مناسب ترک کردم
میگفتی ارا تا چشمت دراد.
این مگه نامزد نداره همه ش پلاسه