نزدیک غروب که میشه استرس میاد سراغم . از اونجایی که بشریت هر تفاوتی رو بیماری تلقی میکنه ، این اضطراب هم بیماری محسوب میشه که در بخش روان موقع غروب یه ارامبخش خفیفی میدن به طرف .
جدای از این مطلب ، خیلیا این بیرون خطرناک تر از کسایی هستن که در بخش روان بستری هستن .
های بیبز :* (babes) چطورید ؟
عامو اینجا خیلی پرستارای بوجی موجی ای داره :)) خیلی جوگولن مخصوصا یه کیسای خیلی اپی نفرینی هستن خفن هاااا خفن :*
امسال من هرچی ساندویچی و غذا خوری دیدم باز بود مخصوصا چهار راه دولت ، ولی کسی توش نبود . (دقیقا توش)
نمیدونم ملت سر به راه شدن روزه میگیرن یا چی .
در ضمن روزه گرفتن اسم مستعار دستگاه گوارش خود را نگاییمه که خود به خود با این وضع گرونی همه سوق پیدا کردن به کمتر خوردن .
یاد اون یارو افتادم توی اخبار بیست و سی میگفت اگه مردم ندارن بخورن پس چرا چاقن :/
خلاصه که امید است چربیای سسکیتونو آب کنید :/
یکی از بچه هایی که ه رو از ب تشخیص نمیداد و من میشناختمش چقدر الان اوکی شده !! میدوئه میره واسه خودش کارا رو انجام میده و کسی رو جوش نمیده .
من دهنم باز مونده بود :))
گفتم این همونه ؟! این بشر رو به خاطر ضریب هوشی پایینش مسخره میکردن و خودشم نمیفهمید ! ولی کار نیکو کردن از پر کردن است . از کار نترسید و رفت جلو و اعتماد به نفس گرفت و الانم موفقه .
ان شاء الله که هممون موفق باشیم .
روزا دارن دونه دونه میگذرن تا شش خرداد .
اورژانس به حد کون پارگی ای شلوغه :/ به غیر از قلبی و نفرو و تصادفی ، کلی ضعف و بیحالی میاد !
خب نمیتونید روزه بگیرید نگیرید .
مرسی بوجی موجی ها از احوال پرسیتون :*
زندم فقط چند روزه تهوع و استفراغ و سرگیجه و سردرد گرفتم حالم اصلا خوب نیست :(
خوبی بدی دیدید حلال کنید ، دارم میمیرم :))))
به جیم زنگ زدم میگم کجایی ؟ میگه با علی بیرونم !!
میگم مگه با هیراد بهم زدی ؟
میگه نه !!
یه ساعت بعدش زنگ میزنه میگه هففففت علی خودش گفت بریم بیرون ، گفت دوس دخترش نیست .
لازم نیست بگم چه تهوع خاصی نسبت به جیم پیدا کردم :/
وضعیت جوریه که تخم نمیکنم بهش زنگ بزنم وضعیت بسنجم !
دقت کردید من نصف زندگیم رو در تعلیق بودم ؟! حالت انتظار و تعلیق ؟
فوق العاده حس بدیه .
امیدوارم هیچوقت تجربش نکنید .
دیروز که گفت باشه میام ، مامانم زنگ زد خانوادگی برای افطاردعوتشون کرد .
خانوادگی اومدن ، خودشون رفتن هشت نرفت .
دو ساعت حرف زد مثل همیشه منو مقصر کرد بعدشم پاشد رفت .
نه اتفاق عاشقانه ی شب جمعه ای افتاد نه هیچ چیز دیگه .
خیلیم سنگین بود .
همین !
الانم نه معلومه قهره نه معلومه آشتیه .
پ.ن:
مرسی از عزیزان بی شوووری که حدس های شب جمعه ای زده بودن :))