هفت دقیقه

حاوی الفاظ رکیک

هفت دقیقه

حاوی الفاظ رکیک

زرای مفت قبل خواب

زنگ زده میگه واقعا دلت میاد من تنها باشم ؟! :(

میگم خوابم میاد خستم

میگه باشه فردا بیا پیشم

میگم نه کار دارم

میگه خودت گفتی یه هفته میای اینجا

میگم دیر گفتی برای این یه هفته برنامه ریختم .


قطع میکنیم و هر دومون با کلی دلتنگی و غصه میریم توی رختخواب .

دلم برای مادربزرگم تنگولیده :(

کاش میشد ببینمش... .

یه بار بهم گفت یه موقعی میرسه که خیلی دلت برام تنگ میشه و دوس داری منو ببینی ولی دیگه خیلی دیر شده :(

از غصه اینجوری گفت ... از نبودنم... .

پ.ن:

کاش دانشمندا به جای این چرت و پرتا یه محلول درست میکردن که پدر و مادربزرگا جاودانه میشدن .

البته اون خوباشون نه اون سلیطه هاشون :/ 

یه مادربزرگ دارم فسیله :/ انقدر سلیطس که نگو 


#سلیطه_نباشیم