هفت دقیقه

حاوی الفاظ رکیک

هفت دقیقه

حاوی الفاظ رکیک

ولنتاین چی بگیریم حالا؟

این دختره که ازش اینترنتی لوازم ارایش و ادکلن سفارش میدم و گاییدمتون انقدر گفتم 

همون که گفتم هزار بار دیگه هم باشه تبلیغشو میکنم از بس مودب و با اخلاقه

بابا همون که تعریف کردم اون دفعه با یه ادمین گروهی دعوام شد چون گفتم قیمتش چقدره گفت خودت ضرب کن، بهش گفتم چرا انقدر گرون میفروشی بیشعور بازی درآورد و منم گفتم همین دختره که از اینستا ازش خرید میکنم خیلی قیمتش بهتر و اخلاقش قشنگ تره، کون لقت

یادتون اومد؟

یه سری عطر و ادکلن گذاشته استوری خیلی لاکچری و خوشگلن 

هم زنونه گذاشته هم مردونه

میخواستم بگم محبوبم خبر مرگت نیستی استرس کادوی ولنتاینتو داشته باشم و از این پکیج ها برات بخرم

عن عاقا

البته بودی هم من به تخمم نبود حوصله ندارم سر پیری پاشم برم واسه تو کادو بگیرم که عن اقا همون بهتر که نیستی اوشگول


پیج این دختره رو هم میذارم کون اون یکی بسوزه 

@Arayeshi_cosmetic_shop 

اسن پیجش تخمیه یکم عوضش اخلاق و قیمتاش خوبه

مثه اون یکی سوال کنید نمی گادتون

خیلی خرهههههه

اون پیج ارایشیه که دوسش دارم رژ لب گذاشته نوشته مناسب خراب بازی  :)))))))))) خیلیییی خررررهههه

خاله زنکی

دیگه د بستر بیماری که باشی جز حرفای خاله زنکی سرگرمی دیگه ای نداری راجع بهش بحرفی .

من از این ادما نیستم از این چیزا خوشم بیاد ولی در حال حاضر این پست رو از من بپذیرید تا بعد ها به بحث شیرین هشتاد و پنجیان بپردازیم .

پسره قدش نزدیک یک و نود بود . دوس دختر قبلیشو میپرستید به معنای واقعی . دختره از یه خانواده ی سرشناس بود موقعیت خوبی داشت . خیلی اوکی بود رفت تو کار کاشت ناخن و خیلی هم موفق شد توی این زمینه . خیلی سال این دو تا با هم بودن . اخرش سر خیانت از هم جدا شدن .

دوس دختر جدیدش که کاملا مشخص بود مخ پسره رو زده یک صدم دوس دختر قبلی نمیشد :/ 

نه قیافه داشت نه هیکل داشت نه هیچی :/ قدشون که افتضاح به هم نمیخورد . فقط از نظر اقتصادی از پسره بالاتر بود .

پسره هم اونجوری که قبلی رو دوس داشت اینو دوس نداشت اصلا بعد از کات با دوس دختر قبلیش دیگه حوصله ی این روابطو نداشت همینجوری با این دختره بود :/ اما دختره خیلی دوسش داشت خیلی براش خرج میکرد کادو های گرون و بی مناسبت زیاد برای پسره خرید .

خلاصه بعد از چندین سال که الکی با هم گذروندن یه ارثی به پسره رسید و پسره مغازه زد و خونه خرید و ازدواج کرد .

دختره هم هیچی نگفت . درسته هیچی نداشت از نظر قیافه و هیکل و تیپ ، ولی خیلی با شخصیت بود . آدم حسابی بود نمیخواس همونجوری که به پسره پیشنهاد دوستی داده بود پیشنهاد ازدواجم بده ! 

یادمه دوس دختر قبلیش بهش میگفت بابام همه جوره ساپورتت میکنه فقط تو بیا خواستگاریم ولی پسره قبول نکرده بود و گفته بود میخوام خودم چیزی از خودم داشته باشم .

دوس دختر جدیدشم که قیافه و اینجور چیزا نداشت میگفت روم نمیشه به کسی بگم این دوس دخترمه ! تازه ادعا میکرد قیافه واسش مهم نیست . ولی مثه اینکه مهم بود فقط اولویت اولش نبود . نمیدونم چرا همون اول به دختره نگفت که دختره خودشو اسیر این یارو نکنه . حداقل بند و بساط احساسشو جمع میکرد و از زندگیش میرفت بیرون .

مثه این پسره کژکش نباشیم  :/ 

کامنتای جالب این پست منتشر میشود .