هفت دقیقه

حاوی الفاظ رکیک

هفت دقیقه

حاوی الفاظ رکیک

راه حل

خیلیا اومدن از حاجیتون خواستن که بگم به چه نتیجه ای رسیدم.

تعداد اون خیلیا هم صفر درصده :))

خب...عامو ما اینجوری ایم که من میگم حتما در موردش باید بحرفیم ، اونم میگه الان نه وقتی رفتم خونه . (موقعیت برای حرف زدن اوکیه فقط از زیرش میخواد در بره)

بعد میره خونه میگم خب الان وقت داری بحرفیم میگه الان نه ناهار نخوردم . 

بعد میره ناهار میخوره و دیگه اونجا بهش میگم هشت باید با هم صحبت کنیم .

میگه باشه T_T 

مشکلمو بهش میگم بعد میگه چرا یه چیزیو انقدر باید کشش بدیم که کل روزمونو خراب کنه T_T

میگم چون ناراحتم و باید حل بشه برام وگرنه همش بهش فک میکنم .

میگه خب نکن :(( 

میگم من نمیکنم اون منو میکنه (البته تو دلم میگم)

خلاصه میگه مشکل چیه و منم میگم . عاقو اگه به بالا بردن صداش ختم نشد بیا تف کن تو صورت مموتی( احمدی نژاد).

خلاصه اینبار میخوام تمام این رویه رو طی کنم و به جای اینکه بگم ناراحتم میکنه بهش بگم پس قول بده دیگه اینکارو تکرار نکنی منم فراموشش میکنم چون ناراحت میشم .

و مطمئنم اونم میگه آخی کوچولو نالاحت شده بیا بغلم . میدونم لحنش مسخرس :/ 

خلاصه یه تغییر رویه ی این شکلی بدم شبیه سیستم پاداش و تنبیه میشه ، یعنی نمیخواد بحث کنه و در موردش حرف بزنه اوکی مشکلی نیست ولی باید به جاش یاد بگیره این حرکت منو ناراحت میکنه و اگر تکرارش کنه باید حتما در موردش صحبت کنه یا یه اقدام ناراحت کننده مثل قهر که صد در صد حقشه .

یه کاری کردم ناخوداگاه بود ولی خیلی خوب ج داد . نمیدونم قبلا نوشتم یا نه .

از کم محلی بی محلی و سنگین بودن و قهر و اینا نتیجه ی عکس گرفتم ولی این روش خیلی خوب روی هشت جواب داد :

دیگه نمیدونستم چیکار کنم درک کنه ناراحتم ، خیلی درمانده اجبارا به حرف زدن باهاش ادامه دادم . لحنم ناراحت بود چون واقعا ناراحت بودم و مجبور بودم از کلماتی مثل عزیزم و جانم و اینا استفاده کنم .

نمیدونم چی گفت که گفتم نمیدونم چی عزیزم . بعد دید لحنم ناراحته ، خیلی مهربون و اینا گفت ازم ناراحت شدی ؟ گفتم اره .

و خیلی به خیر و خوشی تموم شد .

ولی دو بار به صورت اتفاقی همچین چیزی رو تجربه کردم و خوداگاه تا به حال انجامش ندادم چون فکر میکنم موفقیتی نداشته باشم .

نظرات 3 + ارسال نظر
نل 1396/10/12 ساعت 20:56

اینجوری برداشت کردم که در لحظه یا موقعیت خوبی برای صحبت انتخاب نمیکنی...
البته این چیزی بود ک اینجا نوشتیا
مثلا تو میدونی الان سرش شلوغه و همون وقت ناراحتت کرده.بعدش حتما ناهارباید بخوره.بعدش بخوابه بعدش.... بعد تازه‌ حالش خوبه که حرف بزنین!
ولی در طول این مدت تو هربار میگی‌بحرفیم و اون میگه بعدا !
گاهی یک روز..دو روز طول میکشه که یک‌موقعیت مناسب پیدا کنی و باهاش حرف بزنی.اینو دقت کن.
گاهی هم در لحظه هم‌موقعیت و هم تایم و همه چی جوره که بهش بگی.
یکم فکر‌کن به موقعیت و شرایطی که طی این مدت این اتفاقات افتاده.بعد خودت متوجه میشی چه تایمی بهتره برای صحبت کردن باهاش.
در طی اون مدتی هم که منتظری بحرفی باهاش ناراحت نباش.چون قراره صحبت کنی باهاش:-)

سرهنگ 1396/10/13 ساعت 02:50

خسته نمی شی اینقدر کس میگی ؟

:) 1396/10/21 ساعت 22:45

توصبه میکنم کتاب مردان مریخی زنان ونوسی رو بخونین...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد