هفت دقیقه

حاوی الفاظ رکیک

هفت دقیقه

حاوی الفاظ رکیک

بی حال ترین و بی رمق ترینم بچه ها واقعا :(

ما داشتیم زندگیمونو میکردیم پسره تالاپی افتاد وسط زندگی ما

خیلی رفتارش یهویی و عجیب غریب بود

انگار خود من بود بخشی از من بود 

خیلی با هم حرف زدیم گفت انگار تو رو زندگی کردم و کامل میشناسمت

خیلی حس اشنایی داری برام

یه ذره شخصیت نمایشی داشت برام

بهم گفت اخر خرداد تا تیر از ایران میره

گفتم خب اگر داری میری چرا رابطه عاطفی رو میخوای شروع کنی؟

حداقل با من اینکارو نکن و اگر دنبال رابطه ی فان هستی من نمیتونم.

گفت نه چرا فکر کردی من تو رو ادم رابطه فان دیدم؟

کلی حرف زدم که ببین من اینجوری و اونجوری نیستم سکس پارتنر میخوای من نمیتونم رابطه تک بعدی جلو ببرم و با کسی سکس داشته باشم که بهش حسی ندارم.

نمیدونم جدی میگفت انقدر عاشقه و از من خوشش میاد یا نه

ولی عمق دوست داشتنش واقعا زیاد بود.

و بسیار ادم موجه و معقولی بود.

گفت من اگر گفتم تو رو دوس دارم اگر ببینمت طولانی میبوسمت و بغلت میکنم منظورم این بود که در دنیای موازی اگر بودیم حتما عاشقت میشدم و بهت پیشنهاد ازدواج میدادم.

گفتم متاسفم که نیستیم اما امیدوارم همچین جسی رو دوباره تجربه کنی

گفت ممنون برای تو هم.

اما شل کن سفت کنش تمومی نداشت ادم رو گیج میکرد.

میگفت داره از ایران میره و حاضر نیست رابطه با من رو کات کنه

و میخواد که من در روح و ذهنش باشم و عمیقا من رو دوس داره.

حالا دقیقا دو روزه اشنا شدیم واقعا دو روز بود من رو میشناخت و میگفت عاشقم شده.

منم خوشم میومد ازش.

من گفتم این که جایگاهم در زندگیت معلوم نیست رو نمیتونم قبول کنم و یه جورایی توهین به خودم میدونم 

اینکه میگی نمیخوای از زندگیت حذف شم و رابطه مون رو میخوای حفظ کنی ولی رابطه عاطفی رو چون دوری و نمیتونی تا ده سال دیگه بگردی شروع نمیکنی و من به عنوان دوستت در زندگیت حضور داشته باشم

دوست خیلی خوبت!

واقعا عجیبه!میخوای شاهد روابط عاطفی متعددت هم باشم حتما؟!

برو عامو دس خدا :)))

گفت من قالب تعیین نمیکنم تو تعیین کن 

گفتم نمیدونم! اینو میسپارم به خودت

ناراحت شد گفت حداقل کمکم کن.

گفتم نه خودت تعیین کن و هرچقدر بخوای میتونی توی زندگی من نقش داشته باشی من به حضور ادم ها سخت نمیگیرم، اگه دوستم باشی که من شنوای حرفایی که نمیتونی به کسی بگی هستم

گفت اوکی 

و بعد گفت مود خوبی نداره و بعدا صحبت میکنه و برای ساعت ها غیبش زد 

فقط شب بهش پیام دادم که حالش خوبه؟

دو تا اهنگ ده دقیقه ای فرستاد و خواست پشت هم گوش‌بدم و غیب شد.

منم براش موزیک فرستادم و دیدم چک نکرده هنوز.


نمیدونم چرا من؟! واقعا چرا من؟ ابله به نظر میام یا گاو؟


نظرات 3 + ارسال نظر
علی 1402/02/13 ساعت 17:41

اگه تو یک شرکتی بری بگی من می‌خوام مهاجرت کنم اولا که همون اول میگه برو بیرون و استخدامت نمیکنه. ثانیا اگه مشغول به کار باشی همونجا هم عذرت رو‌ میخواد. خلاصه که اونا می‌دونن ی مهاجر بالقوه چی به بار میاره. ما آدم ها چرا نمی‌دونیم؟

نمیدونم علی شاید حضور کسی که خیلی میخوایش

رضوان 1402/02/13 ساعت 19:20

عصبانی نباش.مشکل از دزد ناشی بود که به کاهدان زد

:(

نل 1402/02/17 ساعت 14:32

کتابهای استیو هاروی بخون. کلیپهاشو ببین.
بینظیره. یاد میده چطور بشناسی وچطور بازی نخوری.

معتبر نیست برام

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد