امروز برگشت گفت من که زنم حامله بود همش خواب بود ، زنگ زدم به مامانش بیا دخترتو جمع کن ! اگه بلایی سر بچه ی من بیاد که من پدر دخترتو درمیارم اگرم خودش چیزیش بشه که پای خودشه !!
تعجب کردم آدم با این همه تحصیلات ، به این با خدایی ، به این با شخصیتی چطور میتونه اینطوری بگه ؟!
تازه روان هم خونده و تاکید داره حمایت های روحی روانی زن رو کمتر در معرض افسردگی پس از زایمان قرار میده .
میپرسم خانومت ناراحت نشد ؟! گفت خب بشه آسمون به زمین میاد ؟! اتفاق خاصی میفته ؟
نه...اتفاق خاصی نمیفته فقط زنت میفهمه نمیتونه به مرد زندگیش تکیه کنه ، دلمرده میشه افسردگی بعد زایمان میگیره اگه بهش توجه میکردی آسمون به زمین میومد ؟!
کی انقدر زن و شوهر با هم دشمن شدن ؟! کی بهشون گفته دو تا رقیب هستید به جای دو تا دوست ؟
کی اینجوری شد ؟
دوستم حاملست میگه من که ناهار نداشته باشم میگم پاشو برو خونه ی مامانت (طبقه ی پایین خونه ی پدرشوهرش زندگی میکنن)
نمیگم اینجوری خوبه ها ولی شوهر دوستم بسیااااار پسر خوبیه از نظر اخلاقی و خیلی خانومش رو دوس داره .
من همیشه بهش میگم خدا از روی شوهر تو فتوکپی بزنه بده به همه ی مجردا :))
یعنی فتوکپی هم قبول می کنن خانوما؟!