دبیرستان که بودیم همیشه میگفتن دوست پسر نداشته باشید سراغ مواد نرید خودکشی نکنید بزرگتر که شدیم می گفتن طلاق نگیرید فلان نکنید .
تا اینکه رفتیم دانشگاه و بیمارستان ها که شروع شد رفتیم بیمارستان روان , پر بود از بچه های طلاق که انواع رابطه ها رو از سر تنوع طلبی از سن های پایین چهارده پونزده سالگی شروع کرده بودن , خودکشی های مکرر داشتن .
گناه خاصی نداشتن جز اینکه خانواده ی منسجمی نداشتن .
کلا انقدری که من در اون دوره تجربه کسب کردم در هیچ برهه ای از زندگیم تجربه کسب نکرده بودم .
روح و روان رو که مصون نگه نداری بعد از چند وقت متوجه میشی چیزی برای از دست دادن نداری میرسی ته خط . بیمارستان روان ته خطه , ته ته دنیا اونجاست...