هفت دقیقه

حاوی الفاظ رکیک

هفت دقیقه

حاوی الفاظ رکیک

هیپ هیپ

دیشب یه مهمونی کوچولو با دوستان داشتم که خیلی بی مناسبت بود و بچه ها غذا به تعداد سفارش نداده بودن و خیلی زیادتر بود!! پولشم که دنگ باید بذاریم :)) اینجوری بود که من دو تا همبرگر و یه پیتزا به اسمم میخورد :)) من حتی یه پیتزا رو هم نمیتونم کامل بخورم :)) چهار نفر اندازه هشت نفر غذا سفارش دادن .

هیچی دیگه مجبور شدیم حساب کنیم با خودمون حمل کنیم :/ 

خلاصه که الان نمیتونم ناهار بخورم . ( خدا رو صد هزار مرتبه شکر !! غذای مزخرف سلف اه اه ) 


*دوران نامزدی خیلی مزخرفه هیچکس مسئولیتتو به عهده نمیگیره !! الان باید به کی بگم پول بریزه به حسابم ؟! 

اصلا هم دلم نمیخواد به کسی بگم پول میخوام یا پول بده اصلا از این عادت ها ندارم خودش باید وقت و بی وقت پول بریزه به حسابم دیگه ، شعورش نمیرسه؟! 

از هشت که خوشم نمیاد ، به پدرم هم که اصلا نمیگم .

:( بی پولی :( 


نظرات 1 + ارسال نظر
مینا 1396/08/22 ساعت 15:25

آگه نمیگفتی سی سالشه میگفتم این همونه، همون ملعون چه عذابی دوران نامزدی من کشیدم، ی روسری نخریدم اون مدت، با دوستام بیرون نمیرفتم ی وقت چیزی اونا بخرن من پول نداشته باشم سهممو حساب کنم، عروسی دعوت شدم چون مثلا نامزد داشتم همه انتظار داشتن لباس جدیدی بپوشم و چون اون به روی خودش نمیاورد و از پدرم انتظار داشت بخره واسم و پدرم بنا رو به شوهر داشتن من گذاشته بود و حاضر به هزینه کردن نبود یا نمیرفتم یا مجبور بودم با کلی خودخوری از دوستم لباس قرض بگیرم.....

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد