هفت دقیقه

حاوی الفاظ رکیک

هفت دقیقه

حاوی الفاظ رکیک

سیریش

دلم برای خودمون سوخت ... .

هرموقع مناسبت خاصی باشه مادر بزرگم (مامان مامانم) دعوت میکنه دایی ها و خاله ها جمع میشیم اونجا .

شوهر خالم یه بی احترامی ای کرد به ما و به همین خاطر وقتی همه جمع میشن اونجا ، ما نمیریم .

چند وقت پیش ها مامانم به مادر بزرگم گفت که ما امشب میایم خونتون و خاله و شوهر خاله به خاطر ما نیومدن خونه ی مادربزرگم .

بعد مادربزرگم چون خالم اون شب نتونسته بود بیاد به جاش پنجشنبه دعوتش کرده بوده !! خالمم با کلی منت قبول کرده .

با اینکه تمام این سال ها وقتی ما هیچ مهمونی ای از طرف مادربزرگم دعوت نداشتیم هیچوقت هیچوقت هیچوقت بهمون نگفت به جاش فلان روز بیاید اونجا... .

مامان من فرزند ارشد و اگر قرار باشه از بینشون فقط یک نفر در مهمانی ها حضور داشته باشه مامان منه .

کاش میشد کلا قطع رابطه کنیم باهاشون .

وقتی هم عاشق بچه های اون خالم هستن هم کلا دلشون تاپ تاپ میزنه برای اونا خب اوکی ! ما مونده یه لقمه شام و ناهار شما نیستیم که ! خدا رو صد هزار مرتبه شکر وضعمون از تمام شما و فک و فامیلتونم بهتره ! اوکی بچسبید به همون .

نظرات 3 + ارسال نظر
تو 1396/08/26 ساعت 16:43

خیلی این تفکرت سخیفه و بد عاقبت.

*آوا* 1396/08/26 ساعت 18:32

درکت میکنم

تیلوتیلو 1396/08/27 ساعت 08:56

حرص الکی نخور
از این مدل رفتارها اینقدر زیاد اطرافم وجود داره
و اینقدر این رفتار را از مادربرزگم دیدم که برام کاملا آشناست

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد