دل من تنگ کسی ست که به دلتنگی من میخندد :/
وقت هایی که به کسی فکر میکنم اون اصلا به من فکر نمیکنه و برعکس .
این قضیه بار ها بهم ثابت شده .
خیلی وقت ها باعث دلخوشی خیلی ها بودم : بابام ، مادربزرگم ، مامانجونم ، خالم ، دوستام ، ... .
اما ازشون دریغ کردم یا برام مهم نبود . فکر نمیکردم اونقدرا هم مهم باشه درک نمیکردم .
بعد ها خیلیا شدن دلخوشیم ، خیلیا . اما ازم دریغ کردن .
چرا متوجه این دلخوشی های کوچیک نمیشیم . لبخند ، هدیه ، دوست داشتن ، احترام گذاشتن ، گوش دادن به حرفاشون ، لج نکردن ، ... .
چقدر دلم برای صدای بعضیاشون تنگ شده ، برای پنج دقیقه صحبت کردن باهاشون .
جریان چیه؟
دلت واسه صدای من تنگ نشده؟ به من فکر نکردی؟
آخیش
راست میگی به خدا