هفت دقیقه

حاوی الفاظ رکیک

هفت دقیقه

حاوی الفاظ رکیک

حماقت من

از خشم به ناتوانی رسیدم به هیچ کاری نکردن . حتی نمیتونم خشممو تخلیه کنم . احساس میکنم خشممو یه جایی درونم انبار کردم و ازش گذشتم .

همین چیزاس کم کم تبدیل میشه به عقده و با دعوا خالی میشه .

هزار بار بهش گفتم من نمیتونم فلان کارتو تحمل کنم میفهمی نمیتونم .

هیچ راهی به عقلم نمیرسه . 

زبون نفهمه اقا زبون نفهم .

اومده میگه من فک میکردم تو با بقیه ی دخترا فرق داری .

منم گفتم عه خیلی دختر میشناسی ؟! 

گفت اره اندازه ی موهای سرت دختر میشناسم .

گفتم برو گمشو بیروووووون بوی لاشی بازیات اینجا رو گرفته . برو اینجا رو به گند نکش .

اونم گم شد بیرون .

از اینکه به چیزایی که برام مهمه اهمیت نمیده و انجامشون میده حالم بهم میخوره .

من نمیدونم این خواهرشوهر ، شوهرشو از کجا گیر اورده ؟! داداش نداره ؟! انقدر این ادم اقا انقدر متین ، اروم ، با فهم ، با شعور ، جر خوردیم بابا از دست این عن عاقا .

بعد اخه پرروییش تمومی نداره که . اس میده هر وقت ادم شدی زنگ بزن !! اخه من به این گوسه پند چی بگم ؟! نه چی بگم ؟! 

دارم روانی میشم .

تکست نوشتم ، تایپ کردم ، روی ورق نوشتم ، اس نوشتم ، با حرف میگم ، با داد میگم ، با ناز میگم ، هیچ فرقی نداره نمیفهمه اصلا چی میگم نمیفهمه .

یکی نیست بگه چی کم داشتی ؟! قیافه و خانواده و تحصیلات به این اوکی ای مرض داشتی انقدر زود ازدواج کردی ؟! 

میذاشتی عشق و حالتو میکردی خسته که شدی با یه متخصص  توپ باحال ازدواج میکردی . این چی بود اخه ؟! 

چرا خر شدم به این گفتم بله نمیدونم . بدبختی خیلی راحت با چم و خم کار اشناست خیلی راحت میتونه حال بگیره ، بدبختت کنه ، بچزونه ، زهر مارت کنه ، حالا بیا و ازش جدا شو مگه میشه ؟! جون ادمو بالا میاره کاری میکنه نتونی نفس بکشی .

نظرات 3 + ارسال نظر
پریسا 1396/09/05 ساعت 16:40 http://roga2.blog.ir

محیا دقیقا مشکل چیه؟ چه کاری میکنه که دوست نداری؟
البته اگه دوست داشتی بگو.
فقط نزار هیچی عقده بشه کهنه بشه.
در مورد دخترشناسیشم مطمئنن میخواسته حرصت رو دربیاره که موفق شده نباید نشون میدادی واست مهمه.

نه 1396/09/05 ساعت 21:54

کلا همه مردا سرو ته یه کرباسن همون شوهر خواهرشوهر هم خریتای خودش رو داره هیچکدوم تافته جدا بافته نیستن
اینو قبول دارم زود رفتی تو کار( خخخخ الان بگی بتو چه اخه)
همون متخصص باحال هم خریت زیاد داره فقط تفاوتش این بود که هر دو عشق و حالاتون رو کرده بودین و مثل آدم میچسبیدین به زندگیتون

Trane fn 1396/09/05 ساعت 23:36

:(:(:(

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد