اون موقع که داشتیم آشنا میشدیم با هم . گفت من هیچ گوه زیادی ای در گذشته نخوردم که بخواد آیندمو اسهالی کنه ، دوس دارم همسر آیندم هم همینطور باشه.
یادم نیس چی جوابشو دادم ، روال بود .
*فکر اون دخترا از سرم بیرون نمیره .
البته فکر لاگ این شدن به تلگرامشم هست . هیچی نداره اخه توی گوشیش . بیست و چهار ساعته دست منه گوشیش ، مخاطبین تلگرامشم دیدم ، مخاطبین گوشیشم دیدم اسم اون دخترا توی گوشیش نبود .
باید وارد جیمیلش بشم ببینم این مخاطب ها کی سیو شدن روی گوشیش ، نمیدونم تاریخشو میزنه یا نه . البته این کار کمکی بهم نمیکنه دوست دارم بحرفم باهاشون . نمیدونم چی بهشون بگم مثلا سلام خوبید ؟ اقای هشت رو میشناسید ؟! معلومه میگن نه .
من پیشنهاد میدم اصلا این کار نکنید
محیا اگر بگه بودیم میخوای چکار کنی؟؟
)
به اینم فکر کن.
بابا بیخیال اونا شو گند نزن به افکار خودت.
وقتی میگه گهی نخورده یعنی نخورده.
منم شوهرم روز اول گفت همه گهی خوردم به جز دختربازی دنبال هیچ زن و دختری نبودم تو اولین نفری ۴ سالم باهم دوست بودیم خدایی هر و از بر تشخیص نمیداد.
محیا من میگم نکن حالا هی گیر بده تا عن قضیه رو دربیاری.
(خدایی وقتی با تو میحرفم فقط حرف زشت میزنم من اینقدر مودبم اصلا با احدی حرف این مدلی نمیزنم خلاصه با تو خیلی راحتم
دختر خوب به جای این افکار درهم برهم و نشستن و فکر کردن بهشون
رک و راست برو به هشت بگو.ذهنم درگیر این موضوعه.برام روشن و بازش کن.همین.
ولی یک تجربه..تجسس زیاد.برات چیزهایی روشن میکنه که خوشایندت نیست...پس بهتره بیخیالش بشی و از الان حواست جمع باشه.
گذشته گذشته!انتخابش تو بودی و هستی! پس لذتشو ببر..
اگه اونهایی بودن قبلا و راضیش میکردن که تو رو نمیگرفت..اگه الان هم باشن و اگه راضیش میکردن چپ و راست در حسرت گول زدن تو نبود!!
پس کسی راضی کننده و شایسته نبوده و نیست! انتخابش تو بودی و هستی.
بچسب به زندگیت دخترجان.تجسس نکن..
شک به دلت راه دادی...
تنهاچیزی که رابطه رو خراب میکنه و زندگی خیلیا روهم نابود....
یکم فکر کن اگه کسی دنبال این کارا باشه دیگه چرا ازدواج کنه ؟با وجود خونه ی مجردی
درضمن هیچ پسری نیس که با دختری حرف نزده باشه و...
گذشته ها هر چی بوده گذشته چرا با این فکر میخوای اعصابت بهم بریزی.
http://saghism.blogsky.com/1396/09/06/post-777/%D8%A8%D8%A7%D9%88%D8%B1%D9%85-%D9%86%D9%85%DB%8C%D8%B4%DB%8C-%D8%AF%D8%AE%D8%AA%D8%B1%D8%AC%D8%A7%D9%86
نمیخوام زیادی بدبینت کنم یا دخالت کنم
اینکه سوپری خبر نداره از کارای هشت البته اگه کاری کرده باشه طبیعیه
دوست دختر هر کسی میتونه کلید خونه مجردی رو داشته باشه برای اینکه تو محله کسی متوجه چیزی نشه تنها بیاد تنها بره اون آقای محترم هم در منزل پذیرای دوست دخترای اون مدلیشون باشن
تازه کلید هم نمیخواد طرف خونه نشسته با دوست دخترش هماهنگ میکنه هر وقت رسید در به روش بازه یا طرق دیگه تو همین مایه
ازت بعیده یه همچین کارایی و یه همچین فکرایی
به نظر من گذشته دیگران را در این حد نباید کنکاش کرد
وقتی همش گوشیش دستته
میبینی هیچ چیز مشکوکی نداره
حتی چیزی برای سوال هم نداره
شک خوره ی زندگیه
به نتیجش فکر کردی؟ چی عایدت میشه؟ به چی میخوای برسی؟ مثلا گفتن خیلی دوست بودن و توی لنگ و پاچه هم بودن، خب بعدش؟ میخوای بهم بزنی؟ سرکوفت بزنی؟ به رووش بیاری؟ چی؟؟؟ نمیدونم‌متوجه منظورم میشی یا نه.
من وقتی خیانت کوسه رو به رووش اوردم قصدم جدایی بود. گفتم میگم یا واقعا عذرخواهی میکنه و به غلط کردن میفته یا نمیکنه و جدا میشم. نه تنها عذرخواهی نکرد بلکه هزارجور اذیت جسمی و روانی هم انجام داد. اخرشم چی شد؟ لحظه اخر توافق واسه جدایی گفت حضانت میخواد و منم ندادم و با خفت برگشتم!!!
میخوام بگم زندگی هزارجور چرخیدن داره. فکر نکن اگه متوجه شدی هر چیزیو، عین تصوراتت و برنامه ریزیت جلو میره. چیزایی پیش میاد که هیچ وقت فکرشو نمیکردی.
بکش بیرون از این موضوع :))