داشتم وب یه بنده خدایی رو میخوندم وای خدا از خنده منفجر شدم :))
دکتر سامان راست میگفت بعضیا عجیب توهم خودشیفتگی دارن :)) از " رفتم توی مغازه اومدم پسره خیلی تیکه بود و یه هفته بعدش منو توی خیابون دید دنبالم دوید گفت دیوونم شده" بگییییر تا بقیه ی توهماتی که توی مرکز روانپزشکی شنیدم :))
خیلی خوب بود :))
کلا زن پسر بازی بود ، فقط توی یه پستش یاد هفت هشت تا پسر افتاده بود :))
پست های قبل ترشو میدیدی نوشته درس و همه چیو ول کرده ازدواج کرده اصلا دانشگاه نرفته همون دبیرستان در اوج خدافظی کرده بعد توی اخرین پستش نوشته من از نظر تحصیلات و شغل و قیافه از همه بهترم نمیدونم شوهرم چرا تحقیرم میکنه :))
خدایا خودت ظهور کن :))
خب از شوخی گذشته امیدوارم تحت درمان قرار بگیره و بتونه به زندگی عادیش برگرده .