نمیتونم توصیف کنم چی کشیدم !!
یکی از پرفسور های خوبی که میشناسم و همیشه باهاش در حال مکاتبم دچار سوء تفاهم شد .
یعنی یک نفر خواسته بود منو پیشش خراب کنه . رفته بود گفته بود فلانی اینجوری گفته پشت سرت .
یه پدری ازم دراومد تا بتونم باهاش تماس بگیرم و حرف بزنم .
حرف زدم ولی هنوز تنش دارم .
هنوز ضربان قلبم رو هزاره .
یه ترمور کورس روی دست و پامه .
خدا از باعث و بانیش نگذره :(
چه خبر محیایی
ول کن بابا اصل کار خودمم که هی سراغت رو میگیرم
چی فکر کرده جوابتو نمیده واقعا این بی مسئولیتی چه معنی داره اونم تو دوران گل و بلبل نامزدی!!!!!!
بهتره دیگه کامنت نذارم:|
و هی مجبور نباشم فکر کنم که منم شامل این افرادم یا نه :|
سلام
دفعه اوله برات کامنت میذارم شاید تجربم به دردت بخوره من و همسرم شش ساله ازدواج کردیم اون دکتری داره و من دانشجوی دکترام. ما هم سال اول که باهم بودیم اینجور مشکلات رو داشتیم تازه وقتی برید زیر یه سقف یه چیزای دیگه خودش رو نشون میده. ولی نگران نباش کم کم حل میشه و بهتر هم رو میشناسین. میخوام بگم اگر آدم خوب و خانواده داری هست خیلی حرص نخور این دعواها و کانتکت ها طبیعیه مگر اینکه توو رابطه یه نفر خیلی خیلی کوتاه بیاد که البته به نظرم طبیعی نیست