از اون روزهای مانیکم بود امروز .
کل روز سعی کردم بهترین غذای ممکن رو درست کنم البته بگم بار اولی بود که غذای جدید درست میکردم و واقعا فوق العاده شده بود .
ساعت دو اومد و با یه استقبال خوب مواجه شد و غذا رو خوردیم و کلی حرف زدم و خندیدیم .
یکم بازی کردیم و بعدش برام تعریف کرد چه روز بدی داشته و چقدر بدش میاد فلانی فلان کارو کرده .
و تشکر کرد از اینکه حالشو خوب کردم .
در هر صورت خوشحالم براش جبران کردم چون معمولا اون بود که حال خرابمو اوکی میکرد . دمش گرم .
تا باشه از این روزها باشه انشالله
عجب حالی بهت داده ... نوش جونت ... خوش بحالتون ... منکه دهنم آب افتاد ...