اونی که میخواد بره اگر حتی بمونه بازم منت میذاره...موندنی نباشه چند وقت بعد میره و خاطرات بیشتر اذیتت میکنه... حس و عقلم باهم میگه دندون لق هشت رو از زندگیت بکن. حتی اگر گفت میخواد بمونه و عذرخواهی کرد،این مرد موندنی نیست.... پس فردا با یه بچه ولت میکنه.
دیگه دلم می خواد پاشم بیام بزنمت! البته می دونم حق داری انقدر ناراحت باشی و خیلی بیشتر از این حرفا. ولی اصلا بی چاره نشدی و نیستی هشت هم نمی خواد نخواد! اه چی بگم.الان هیچی فایده نداره.مثلا بگم خدا رو شکر زودتر فهمیدی... هفت می دونم خیلی دلت سوخته.گریه کن.فحش بده.خواستی یه چیزی هم بشکون ولی بدون بیچاره نیستی
یکبار بهش زنگ بزن و بگو چطوری با این قضیه کنار اومدی به من هم یاد بده چون منم نمی خوام دیگه برگردم به گذشته و می خوام روزهایی بهتر از اونچه که داشتم برای خودم بسازم . آی حرصش در میاد . یک وبلاگی بود که دیگه نمی نویسه بزکوهی به اسم مرد رشتی هم معروف بود از همسرش جدا شده بود و تمام پست های غم انگیز همسرش رو می دید شب تا صبح براش گریه می کرد ولی موقع تصمیم گیری منطقی می شد و می گفت نمی خوام برگردم به گذشته حتی اسم وبلاگش هم مای لیدی بود هلو انچیری باغش هم چون خانومش دوست داشت اسم درختشو گذاشته بود بانو کلا عشقش بانو بود ولی آزادیشو بیشتر دوست داشت و حتی یکبار هم نرفت سراعش
میخوندمش . نه عامو زنگ بزنم بهش فقط و فقط باعث حقارت خودم میشم .
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
مگه خانوما با حرف زدن آروم نمی شن؟
به نظرم یکی رو پیدا کن فقط حرف بزن باهاش، مغزشو بخور و این افکار رو بریز بیرون.
اونی که میخواد بره اگر حتی بمونه بازم منت میذاره...موندنی نباشه چند وقت بعد میره و خاطرات بیشتر اذیتت میکنه... حس و عقلم باهم میگه دندون لق هشت رو از زندگیت بکن. حتی اگر گفت میخواد بمونه و عذرخواهی کرد،این مرد موندنی نیست.... پس فردا با یه بچه ولت میکنه.
نه بابا پس من کی ام اونوقت
دلم میخواست باهات حرف میزدم من این دورانو هزار برابر بدتر از تو گذروندم میفهمم چی میگی هفت
بیاید لطفا بغلم
فقط دعا میکنم براتون این روزا زودتر تموم بشن
من هستم نگرانم نباش مثل کوه میتونم پشت باشم ۰۹۳۶۸۸۲۹۴۳۹
دیگه دلم می خواد پاشم بیام بزنمت!
البته می دونم حق داری انقدر ناراحت باشی و خیلی بیشتر از این حرفا.
ولی اصلا بی چاره نشدی و نیستی
هشت هم نمی خواد نخواد!
اه چی بگم.الان هیچی فایده نداره.مثلا بگم خدا رو شکر زودتر فهمیدی...
هفت می دونم خیلی دلت سوخته.گریه کن.فحش بده.خواستی یه چیزی هم بشکون ولی بدون بیچاره نیستی
یکبار بهش زنگ بزن و بگو چطوری با این قضیه کنار اومدی به من هم یاد بده چون منم نمی خوام دیگه برگردم به گذشته و می خوام روزهایی بهتر از اونچه که داشتم برای خودم بسازم . آی حرصش در میاد .
یک وبلاگی بود که دیگه نمی نویسه بزکوهی به اسم مرد رشتی هم معروف بود از همسرش جدا شده بود و تمام پست های غم انگیز همسرش رو می دید شب تا صبح براش گریه می کرد ولی موقع تصمیم گیری منطقی می شد و می گفت نمی خوام برگردم به گذشته حتی اسم وبلاگش هم مای لیدی بود هلو انچیری باغش هم چون خانومش دوست داشت اسم درختشو گذاشته بود بانو کلا عشقش بانو بود ولی آزادیشو بیشتر دوست داشت و حتی یکبار هم نرفت سراعش
میخوندمش .
نه عامو زنگ بزنم بهش فقط و فقط باعث حقارت خودم میشم .