گفت محیا حالم خیلی بده . (سابقه بیماری قلبی داره)
گفتم کجایی ؟
گفت فلان جا و گفتم باشه و اومدم دنبالت .
وسط راه خلاف کردم و پلیس جلومو گرفت خدا رو شکر اتیکت روی مقنعه م بود .
تا گفتم پزشک فلان بیمارستانم و اتیکتمو دید ، جریمه رو بیشتر نوشت .
:(
تازه میخواس ماشینو بخوابونه انقدر قسم و آیه خوردم که خدا میدونه نزدیک بود گریم بگیره .
بدو بدو رسیدم و دیدم حالش خوبه .
انقدر زدمش و گریه کردم نفسم بالا نمیومد .
خیلی حالم بد شد و بدم اومد .
همون موقع سریع سوار شدم و اومدم خونه .
هنوزم باورم نمیشه :(
چرا الکی گفت؟
جو عاشقانه بده .
چه شوخی بدی کرده
خیلی ترانه هنوز حالم بده
چرا من نمیفهمم چی میگی؟ اصلا نفهمیدم کی چی گفت
محیا اسممه :))
اره بد تعریف میکنم حال حرف زدن ندارم
خب بعدا خوبشو تعریف کن
چه اسم قشنگی