دایی مامانم روز خواستگاری یه دختر خوشگلی نشونش میدن روز عقد خاله ی زشت دخترو میفرستن توی حجله داماد که مستش کرده بودن ، با نقشه قبلی!! هنوز دارن باهم زندگی میکنن
بعد تو دوست پسرت بهت شب بخیر نگفته کات کردی داری اینجا چسناله میکنی ؟
+خودش خیلی خوشگل و خوشتیپ بوده هر کیو نشونش میدادن نمیپسندیده .
انقدر بعد از شنیدن این داستان ناراحت شدم که اصلا کاش میشد برم بهش بدم :))
+ مرسی از احوال پرسی های گرمتون ، لطف دارید .
چرا به اون به بدی به من .... بخدا خیلی گناه دارم
به دایی مامانت بدی؟؟؟؟
خیلی خیلی نامردی بوده
خیلی تیلو :(
آخی دلم براش کباب شد...
قدیما خیلی از این کلکا میزدن... دختر ترشیده ها و زشتشون رو اینجوری قالب میکردن به داماد بیچاره... مامانبزرگم برام تعریف کرده بود که یکی از اقوامشون رو به همین روش یه دختر زشت و پیر رو بهش انداختن...
ای وای :( انقدر دلم سوووووخت :( البته میگن عقد باطله . ولی خب :(
الهی بگردم چرا آخه؟
مگه چشمات طوری بود جلو پاتو ندیدی اخه؟ حداقل خودت رو مینداختی جلوی پورشه یی چیزی
محیاااااااااا مصی دوباره سگ می شود
جن داره فکر کنم هرازگاهی حلول میکنه
کامنت تایید نشه
حالا انگیزه دایی جان با اون خوشگلی و خوشتیپی برا پذیرش داستان یعنی چی میتونه باشه!!
یه سوال فرعی هم مطرح میشه اینکه بچه حلال زاده به دایی ش میره ،حالا فرضا شما شبیه مادرتون ،پس میشه نتیجه گرفت خانم دکتر خوشگل و خوشتیپی اینجا داریم ؟!!
نمیدونم ، طلاق رو بد میدونستن ، از طرفی هم میگفتن تقصیر خودته نباید مست میکردی .
چمیدونم خاک بر سرش
دوباره گیر داده سرکار نرو بشین خونه
یه مزخرفاتی میگه خنده م میگیره
تایید نشوددددددد
غصه؟؟؟ دیگه چقدر غصه بخورم محیا؟ کاراش دق میده جو عوضی بازیش هرازگاهی میگیره دیگه
جوابشم که نمیدم هارتر میشه وقتی م جواب میدم طلبکارتر میشه
چرا منو تایید نکردی .
دوس نداشتم
آره باطله ولی اون زمانا دیگه عقلشون حکم میکرده که اون دختر بیچاره رو نگه دارن و طلاق رو خیلی خیلی بد میدونستن
ها
محیاا آشتی م باهم اما اخلاق عن ش که ترک نمیشه