هفت دقیقه

حاوی الفاظ رکیک

هفت دقیقه

حاوی الفاظ رکیک

فقط مینویسم

چند روز پیش یه کیس خودکشی اورده بودن و یه زن جوونی بود که جلوی پسر خیلی کوچیکش پنج شش بسته قرص مترونیدازول و چیزای دیگه خورده بود . 

اولش مثه هر جاج کننده ای جاجش کردم . مثه خانوادش و همراهیاش . 

روتین اورژانسمون اینه که آنژیوکت طوسی میگیرن دو تا رگ میگیرن ، ان جی آلبالویی میزنن :)) 

(بزرگترین سایز لوله بینی معده) 

تا فرد یاد بگیره که نباید خودکشی کنه :)) 

انقدر زورش زیاد بود که پنج شش تا مرد گرفته بودنش تا براش لوله بینی معده بذارن و متاسفانه همه رو چنگ انداخت و نذاشت .

بعد ازش پرسیدم دلیلش چیه و گفت شوهرش کتکش میزنه .

البته دختره کیس روان بود .

بهش یاد دادم زنگ بزنه اورژانس اجتماعی و ... .

۲.وحید داره ازدواج میکنه و اصلا خوشحال نیستم . هر لحظه از خونشون صدای بزن به رقص میاد و دوس دارم هر لحظه زنگ بزنم و بهشون تذکر بدم .

مردشورشو ببرن . پسره ی چاق خنگ احمق .

۳.شیفت شب داشتم ، فرداش آف شبکاری خوبی نداشتم و نتونستم بخوابم و مدام تلفن زنگ میزد و ادمایی که سالی یبار باهاشون تماس نداشتم حرفای احمقانه ای میزدن که میخواستم فحششون بدم . 

نشد بخوابم و بعدازظهرشم باید میرفتم و چند تا کار انجام میدادم. فرداشم که شیفت صبح و عصر داشتم و شبشم خو ابم نبرد و تا ساعت سه سریال دیدم . امروزم صبح بودم و مریضای رو اعصابی داشتم . یکیشون ده تا همراه داشت و دونه دونه به ترتیب میومدن و یه سوال تکراری میپرسیدن . 

که یَک یَکشون رو به ترتیب گاییدم و مورد گایش قرار دادم کونشونو . احمقای کون نشور . کَصافتای کون گلابی .

یکی از پرستارا هم خیلی بام بد حرف زد که از همین تریبون ریدم دهنش و امیدوارم مثه دستمال گوهی اسهال خونی از اورژانس پرتت کنن بیرون احمق عقده ای . 

واسه همینه هیچکس تو رو نمیکنه .

و یکی از همکارا که سابقش از من کمتره امروز بی ادبی کرد که بازم چیزی نگفتم و امیدوارم کونش بذارن وسط خیابون و به هشتاد روش سامورایی خشک خشک بکننش .

۴.ادامه همون سریال رو دان کردم و حوصله ندارم ببینم 

۵. این سیرابی ای که من باهاشم امروز راجع به موهام یه چیزی گفت که اصلا خوشم نیومد و باید بگم برو درتو بذار ، کونت انقدر گشاد شده که اگه دهنتو باز کنی میشه ازت به عنوان اتوبان استفاده کرد . شنیدم دهنتم گشاده و گوه زیاد میخوری .

بلاکش کردم کون نشوره فضایی رو . انقدر داده که ده نفرم واسش کمه . مرتیکه کون پیازی ‌

۶.کون پیازی نگاییدم .

۷.فک کردم با نوشتم اروم میشم ولی متاسفانه تا با یه ک..ر مصنوعی کونشون نذارم اروم نمیشم .




نظرات 7 + ارسال نظر
امید 1397/09/15 ساعت 10:28

بی خوابی چه عوارض وهشتناکی داره

اره :)))

پریسا 1397/09/15 ساعت 14:34 http://roga2.blog.ir

یعنی بیخوابی اینقدر روت تاثیر گذاشته؟؟؟
هی میخوندم هی ادرس رو چک میکردم ببینم وبلاگ کی اومدم

یاه یاه ^_^

اعظم 46 1397/09/15 ساعت 15:15

عزیزم وب خودته هرچی دوس داری بنویس

:)))

رویا 1397/09/15 ساعت 15:27

مردم از خنده

منم از بی خوابی داشتم میمردم

نل 1397/09/15 ساعت 16:15

وحید کیه؟

همسایه

. 1397/09/17 ساعت 07:33 http://fidgety.blogsky.com

یه قرص بنداز بالا و بیخیال شو !!

حوا 1397/09/17 ساعت 08:14

واییییی این وحید رو با توصیفاتی که کردی تصور کردم از بس خندیدم اشک از چشمام جاری شد...
جالبه اونایی که خودکشی میکنن بعد که میخوای زنده اشون کنی انگاری میخوای جونشون رو بگیری اینقدر جون میکنن زیر دستت... جونشون عزیز میشه...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد