هفت دقیقه

حاوی الفاظ رکیک

هفت دقیقه

حاوی الفاظ رکیک

رابطه ها

پاهام زخم شدن به خاطر کفش نامناسب و وقتی اومدم خونه دیدم جورابم خونیه.


پ.ن:

کلمات وزن دارن. چیزی نگید به کسی که صدمات روحی داشته باشه.

هشت به من میگفت تعادل روان ندارم و روانیم .

اما وقتی از محیط کار قبلیم میخواستم جدا بشم دوستایی که داشتم و همکارایی که سنشون خیلی بالاتر بود مدام میگفتن تنها دختری بودم که پر انرژی و صادق و با جنبه هستم.

دوستای نزدیکم و بقیه هیچکدوم نگفتن تعادل روان ندارم.

بار آخری که با هشت صحبت کردم گفتم تو به من گفتی روانی، گفتی تعادل روان ندارم ! من باور کرده بودم یه ادم روانی هستم افسرده شده بودم اما بذار بهت بگم چرا اینطور فکر میکردی. چون همیشه فرد مقابلت رو مقصر میدونی همیشه . هیچوقت نمیگی من چیکار کردم که پارتنرم اینجوری واکنش نشون داد همیشه و همیشه انگشت اتهامت به سمت بقیه س.

ما جدا شدیم چون بقیه که با هم هستن یکی از دلالیلشون اینه:

"یو میک می هپی" اما با تو برعکس بود. تو همیشه منو ناراحت میکردی با حرفات. اخر هیچ مکالمه ای نبود که من غم عالم تو دلم نشینه.

فک میکردم چون روانیم اینجوریه چون میگفتی من تعادل روان ندارم اینجوریم. اما بعد دیدم با هیچکس همچین ارتباط مریضی ندارم جز تو.

بعد از چند ساعت پیام داد عذرخواهی کرد ولی خب به درد نمیخورد رابطه ی ما به گا رفته بود و اون ازدواج کرده بود .

نظرات 4 + ارسال نظر
مگهان 1399/02/22 ساعت 05:56 http://Meghan.blogsky.com

هعی...
منم یه باری از یه رفیقی شنیده بودم که تعادل روانی ندارم
فقط و فقط از اون شنیدم... واقعا چطور میشه که آدم چنین انگی به کسی بزنه؟

نمیدونم، خلق ثابت مشکل داره و خلقی که تغییر شدید مثل مانیا داشته باشه مشکل داره.
تغییر خلق من محرک بیرونی داشت و خود هشت بود اما نمیدونست به خاطر دوست داشتن زیادشه.
از طرفی واقعا نمیدونس حرفاش چه تاثیر زیادی روی من داره.
چون به روی خودم نمیاوردم و هربار میگفت من هیچی نمیگفتم.

مهدی 1399/02/22 ساعت 07:47

عامو مَ همیشه فک می کردم رابطه تون با 8 برعکس این بوده!!! و خیلی هپی و فان بودین باهم!!!

رابطمون بد نبود، خیلی همه چیز خوب بود اتفاقا :)) ولی تگی که به من چسبوند باعث شد من فکر کنم واقعا روانی هستم و همه چیز خراب بشه

میفهمم زخمی که بعضی از آدمها به روح و روان ما میزنن به سادگی درمان نمیشه
وقتی تو یه رابطه جدی هستی طرف مقابل میتونه با چند تا کلمه زخم های عمیق و کاری به روح و روانت بزنه ، همونجوری که اگه سالم و محکم و درست باشه میتونه با چند تا کلمه معجزه کنه و حال بدت را خوب کنه

اما حالا که همه چیز تمام شده باید سعی کنی فراموش کنی، صرفا به خاطر خودت

نه اینجوری نیس خودمو اذیت کنم به خاطرش.
همینجوری یادم افتاد و گفتم بنویسم یادم بمونه هر حرفی رو به زبان نیارم.
کلمات خیلی وزن دارن

امید 1399/02/22 ساعت 12:24

میدونی بعضی از کلمات هستند که ناخد آگاه ورد زبون ادم میشن و در یک محیطی ممکنه کسی بدش نیاد ولی در محیط دیگه باعث ناراحتی دیگران بشه
من تو محیط قبل از دانشگاه وقتی یکی یک کار عجیبی می کرد یا مثلا از این شوخی های خرکی بهش میگفتم هوی مثل ادم این کار رو بکن یا مثل ادم باش
همین موضوع رو تو دانشگاه به چند تا از هم دانشگاههی ها گفتم و دیدم خیلی ناراحت شدند و حتی با یکیشون کار به دعوا هم کشید بعد فهمیدم این بنده گان خدا که همشون ترک زبان بودند این کلمه رو بد برداشت می کردند
شاید 8 هم همینطور بوده با دوستاش با خانوادش دائم این کلمه را تکرار می کرده و به طرف می گفته روانی - فکر اینو نمی کرده که ممکنه این حرف شاید برای دیگران خیلی گرون تموم بشه

وقتی هشت رو به صورت عدد نوشتی خیلی حال کردم :))
میدونی امید خیلی سخته این حرف چیزی نیست که بخواد ناخوداگاه بگه، من توی خانوادشون هم ندیدم به کسی بگه

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد