یه پسره هست خیلی هیکلی و ورزشکاری و قد قشنگ و قیافه ی خوب و اقا همه چی تموووووم.
یه چند روزی بود تیک میزدیم، شایدم من فکر میکردم داره تیک میزنه.
دیروز پریروز شک کردم که متاهل باشه.
با دوستم صحبتش شد و گفت متاهله فکر کنم، دخترش رو آورده بود اورژانس چند سال پیش.
اقا امروز اومدم و دیدم حلقه دستشه. گفتم این عن اقا حتما هوا برش داشته که من دارم بهش نخ میدم.
زنگ زدم به دوستم که حالشو بپرسم جریان این پسره رو هم تعریف کردم براش(همکارشه). اونم گفت تغییر رفتار نده.
گفتم اقا قضیه چیه همه فکر میکنن من چیزم؟!
گفت یه "میخوام بدم بهت" خاصی توی چشماته و میمیک صورتت یه موج شهوت و سکس خواستن و شیطنتی رو القا میکنه :))))))))))))))))))
جل الخالق! گفتم ها؟! گفت اره یه همچین حسی میدی داره صورتت.
اون هوا برش داشته ولی تو لُر طرف از این حرفایی که کسی از تو فکر و برداشت بدی داشته باشه.
منم تغییر رفتار ندادم و مثل روزای قبل با پدرش سلام علیک کردم و حالشو پرسیدم.
پسره بعد چند ساعت اومد گفت اره خانومم پونزده درصد درگیره به نظرت رمدسیویر شروع کنم براش و این حرفا، که گفتم ای بابا حتما چون اولا اومده بود ملاقات پدرت درگیر شده.
گفت نه نیومده اینجا برای سی تی اومده فقط.
گفتم بهتره استراحت کنه و اکسیژن خونش نود و هشته و اوکیه و رم نمیخواد.فقط چون تو همش اینجایی و اون مجبوره به بچه ها و خونه برسه سخته و نمیتونه استراحت کنه.
نمیدونم بحث به کجا رسید که بهش گفتم اره یادمه اورژانس بودم دخترت رو آورده بودی. یه ذره فکر کرد و چشاش رو ریز کرد و گفت نمیدونم.
خلاصه اینجوری اشاره کردم که از اول میدونستم متاهلی و تیک نمیزدم.
یه ذره حرف زدیم و تمام.
ولی اگه متاهل نبود بد دلم میخواست بهش بدم
با تور میرفتیم گلاب گیری فقط ۴ تا مرد توی تورمون بود، راننده اتوبوس گفت فلانی هستم متاهل و متعهد
یکساعت بعد هم فرمون رو داده بود دست کسی وایساده بود وسط اتوبوس میرقصید 
:)))))))))))
چقدر صادق
:))))