هفت دقیقه

حاوی الفاظ رکیک

هفت دقیقه

حاوی الفاظ رکیک

برای وحید

یه گوشی گرون و درست حسابی دادیم به بابام که با اون گوشی داغونش بکشه بیرون ازمون:)))

تکنولوژی انقدر پیشرفت کرده که وقتی در مورد چیزی حرف میفته و میگن فلان چیز درست نمیشه من اصلا نمیدونم راجع به چی حرف میزنن :))

یه عینک گرد شیشه بزرگ هم گرفتم میزنم به چشمم و موبایل رو میگیرم رو به روم و  چشامو ریز میکنم و با دقت فراوان خورد میشم توش تا بفهمم چی به چیه که اخر سر هم یکی میاد از این بچه مچه ها و گوشی رو همینطور که میگیره از دستم نشونم میده و از زوش برام توضیح میده

بعد من جر میخورم از این همه ندانستن

اون روز من کانکت نمیشدم و به اینترنت ازاد دسترسی نداشتم اونوقت بابام با اون گوشی قد ماهیتابه ش جلوی من راه میرفت و کلیپ های اینستاش رو بالا پایین میکرد


توی این روزها خیلی عکس و کلیپ میبینم از جاهای مختلف از دختر و پسر های جوون  قشنگ که هجده بیست سالشونه و فیلم ها و عکس هاشون در فضای مجازی منتشر شده

چه جوان هایی اسماعیل چه حوان هایی

زاهدان که میگفتن کشت و کشتاره بی هوا یاد وحید میفتم دلم میگیره از بی خبری

هیچ راه تماسی ندارم و از دوست مشترک هم صلاح نمیبینم خبری ازش بگیرم حرف و حدیث میشه یهو :)) دوستای مشترک به ددر بخوری نداریم. مشترک که نه. دوستای اونن که منم میشناسمشون

صنعتی شریف که شلوغ شده دانشگاه اسبق وحید بوده همیشه میگفت بابا اینا خرن روی شریف تعصب دارن. دوستاشو میگفت

مگه تو جرئت داری جلوشون بگی بالا چشم شریف ابروئه؟

امیدوارم حال خودش و خانوادش خوب باشه

نظرات 1 + ارسال نظر

سلام. بیا یه خبری از خودت بهمون بده که حالت خوبه بعد اون جریانات تیراندازی و اینا.

زندم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد