هفت دقیقه

حاوی الفاظ رکیک

هفت دقیقه

حاوی الفاظ رکیک

کالا

همیشه از اینکه زن رو به چشم کالا میبینن بدم میومده

از اینکه جوری از خوشگلی و اندامش تعریف میکنن که اب از لب و لوچه‌شون اویزون میشه چندشم میشده 

از اینکه زن میبینن هول میشن دست و پاشون رو گم میکنن و با عقلشونو میدن دست کیرشون حالم بهم میخورده 

میدونید بدتر از همه چی بوده و هست؟ اینکه وقتی این اتفاق ها میفتاده ما زن ها خودمون رو مقصر میدونستیم.همیشه و درهمه حالت ها!

زشت بودیم ریش و سیبیل داشتیم، دستمالی میکردن

با مانتو اپل و مقنعه از دبیرستان تا خونه میرفتی تیکه بارونت میکردن

یه ذره کفشت پاشنه داشت و رژت پررنگ بود فاحشه بودی

بکارت هم که 

در همه ی حالت ها احساس گناهش مال ما بود، همیشه ما مقصر بودیم.

شده بودیم آیدا تو کتاب سمفونی مردگان عباس معروفی!

هرکاری میخواستیم بکنیم باید تو پستو میکردیم.


حالا از اون طرف هم نگاه کنی جزادم فضایی ساختن از پسر ها چیز دیگه ای نبود.




نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد