از برقراری ارتباط با ادم ها عاجزم
نمیتونم باهاشون حرف بزنم یا ارتباط بگیرم
دوس ندارم کاری بهم داشته باشن و منم دوس ندارم کاری بهشون داشته باشم
دوس دارم جرشون بدم و نمیدونم ابن حجم از خشم فروخورده از کحا میاد
با ترس زیادی هم همراهه
مثلا الان کسی صدام بزنه یه هجمه ترس اوار میشه سرم
نوشتن هم یه راه ارتباط برقرار کردنه.
ببشتر منظورم اضطراب اجتماعیه
اتفاقا آدمها هم تمایلی ندارن باهات ارتباطی داشته باشن
کاش نیان نزدیکم پس