نمیتونم با کسی ارتباط برقرار کنم . هیچ دوستی در محل کار ندارم .
حتی نمیدونم در این رابطه چی بگم .
زندگی همچنان زیر لحاف دو نفره ی زرشکی جریان داره :) (مال من لیموییه)
و همچنان با زور و ضرب و سختی زیاد میریم سرکار و دارم کم کم ایمان میارم که اصلا چرا زن باید کار کنه ؟! :/
غر میزنیم ، دعوا میکنیم ، کلی حس های بد بهم میدیم و اخرش میبینم فقط دلتنگ هم شده بودیم .
الان فعلا نیستش و رفته برای یه ماموریت کوتاه و خب ! کی گفته نمیشه تلفنی دعوای فیزیکی کرد ؟!
خدا رو شکر .
حداقل کسی هس بشه سرش غر زد :)))
در این بین التعطیلینِ بیمزه و کدر تهران ، لحاف لیموییم رو دور خودم پیچیدم و با یه لیوان چای و یه دیگ افسردگی پذیرای خودم هستم .
فکرم خیلی مشغوله و نمیتونم تمرکز کنم .
در این بین التعطیلین بارونی تهران ، به چای پناه میبرم .
به خودم فکر میکنم .
به زندگیم .
آه...درست شو دیگه ! زندگی لعنتی .
یه دختره فوق العاده نازه . انگار ذره ای بدی یا خشم و کینه توی وجودش نیس .
مثل آیینه س .
وقتی میخنده مثه قند میشه .
نمیخنده هم قشنگه .
خیلی هنرمنده و گل ارایی های قشنگی انجام میده .
گل های مطب رو یاسی با ذوق و سر حوصله میشینه خوشگل میکنه .
نمیدونم چرا این روزا ادم هایی رو میبینم که باورم نمیشه سینگلن .
منتظر منشی دکتر نشستم :(
قرار بود بیاد :(
پس چرا نمیاد :(
بی حوصله و بی حالم ... .
خدا کنه زودتر بیاد :(
" عامو حوصله داریا ، حالو ولش بوکو "
وقتی کسی بهم میگه بریم باشگاه
" حالو خیلی واجبه ؟ "
وقتی خیلی اصرار میکنه
مرحله ی بعدی وارد بحث سیاسی اقتصادی میشم .
چیزی که میخوام بگم تحت تاثیر پستی که یکی از بچه ها گذاشته :
خیلی غصه میخورم و غمگین میشم وقتی زوجی رو میبینم که با هم مشکل دارن و بچه دار میشن :(
پ.ن:
میدونم به تخمتونه :/
ب.ر.ن:
چقدر تیتر پست فاخر شد :))
نمیدونم این دختره محرابی میره به این یارو میده که انقدر برنامشو خوب میچینه ؟!
:/
مرتیکه مکان کش :/
میخواستم برم موهامو از این صورتی فانتزی خوشگلا کنم ، به دو دلیل منصرف شدم :
۱.دکلره کردن
۲.سرکار ترکیب موی صورتی و مقنعه خیلی افتضاحه :/
شیرینی عقدشو اورد پخش کنه . زیاد خوشم نمیاد ازش .
آدم متعصبیه . از این زن ستیزای مزخرف .
رفت بالای منبر که زن نباید کار کنه ، زن مال کار کردن نیس ، زن باید توی خونه باشه و فلان باشه ، نمیدونم گله و ظریفه و خراب میشه و جامعه اله و بله و ... .
با خنده گفتم حیف خانم فلانی نیستش ، اون حسابی طرفدار حقوق زنه و جوابتو میداد اگه بود .
عاقو ما خندیدیم و بقیه مثه بز شیرینی خوردن و ما رو نگاه کردن و پاشدن رفتن سر کارشون :/
بعدا فهمیدم رفته همین خانم فلانی رو گرفته .
تا دیروز سفت و سخت از حقوق زنان دفاع میکرد امروز رفته زن کسی شده که بهش میگه بشین تو خونه و وظایف زن چیز دیگه ایه و نباید بیرون کار کنه و ... :/
بترسیم از متعصبین .