من همیشه وعده های غذایی کوچیکی دارم و حتی به سیر شدن هم نمیرسه اما از ظهر حالم خوب نیست .
خیلی دوست داشتیم شب رو بریم بیرون و شام بخوریم اما بهش گفتم نمیتونم شام بخورم و حالم زیاد خوب نیست فکر کرد بهانست و ناراحت شد (قبلش یه بحث کوچیک داشتیم)
بیشتر از این دلخور شد که کلی نقشه کشیده بوده برای امشب و قرار بود بعد از بیمارستان برم پیشش و تا صبح کنار هم باشیم.
درسته که من نمیدونم چطور باید رفتار کنم ، اما اینو میدونم که رفتار اون در رویارویی با مشکلات و شرایط بحرانی هم درست نیست .