هفت دقیقه

حاوی الفاظ رکیک

هفت دقیقه

حاوی الفاظ رکیک

امروز روز خرس قطبی بودن منه

صبح بیدارم کرده میگم باشه .

ساعت ده و نیم زنگ زده میگه : خواب بودی ؟

_ نه 

+ کجایی ؟ 

_ روی تختم -_-

+ :)) بلند شو خرس قطبی پاشو ببینم 

_ باشه باشه 

(غلت میزند و به اون پهلو میخوابد) 

اگر آیدا بودم

+ من عاشق اسم آیدام ، همیشه دلم میخواس عاشق یکی بشم که اسمش آیدا باشه .

_ ینی اگه اسمم آیدا بود بیشتر عاشقم میشدی ؟ 

+ نه ته عاشق بودنم در همین حده .



ب.ر.ن:


این دیالوگ به من گفته شده ، این فقط یک نقل قول عست :

"اگه تو منو ده تا دوس داری اون منو هزار تا دوس داشت . تو هیچوقت نمیتونی منو مثل اون دوست داشته باشی ، یعنی هیچکس نمیتونه ."


تابستونا وقتی بچه بودم

_ من همیشه از اون دسته از بچه هایی بودم که ذوق داشتم تابستون تموم شه برم مدرسه .

+ چرا تابستون بهت خوش نمیگذشت ؟ 

_ چراااا خیلییییی . یه بابابزرگ نظامی داشتیم که پزشک بود خیلی جدی و سختگیر بود . بعد از ظهر های تابستون جلوی کولر گازیش لم میداد و چرت میزد ، من و داداشمم یواشکی با سه چرخه دور تا دور سالن سه چرخه سواری میکردیم و از اون شکلات های خارجیش برمیداشتیم و میرفتیم جلوی کولرش می ایستادیم و میخوردیم :)) بعدش میرفتیم تا بیدار نشده .

تمام این کارارو با ترس و لرز و لذت زیااااااد انجام میدادیم .

انگار ادرنالین خونمون فروکش کرده بود و دنبال یه چیز هیجان انگیزی بودیم :)) 

تو چی تابستون بهت خوش نمیگذشت ؟ 

+ عجب شر بودی :)) چرا به منم خوش میگذشت .



* بزرگوار اجازه نمیداد بیرون از خونه سه چرخه سواری کنیم.



وقتی چیزای گرم و تند میخوری

_ سلام خوبی ؟ وقت داری امشب بریم خرید ؟

+ سلام عزیزم اره عشقم اره فدات شم دردت به جونم 

_ :/



خدا کنه ننش زنگ بزنه یا براش کار پیش بیاد نیاد یا مجبور شه  بیشتر بمونه محل کارش و نتونه بیاد یا یه معجزه ای چیزی :/ 

اکتی پور

پوستم خیلی خوب بود ، یه بار به این رزیدنتای چیز گفتم که میخوام پوستم خیلی بهتر بشه . نمیدونم چرا همچین چیزی گفتم.

چند تا جوش زیر پوستی داشتم خواستم درست شه .

عاقو یکی نبود بگه برو به یه ادم حسابی بگو نه به این .

خلاصه بهم چند تا کرم رو معرفی کرد که لایه بردار بودن و خنگ توقع داشت انقدر من لایه بردار بزنم تا جوش ها رو بشوره ببره :)) 

حالا وقتشه یه کرم مثل اکتی پور بزنم فقط نمیدونم کدوم یکی از محصولاتشونه که باید بزنم :( 

کرم دیگه ای میشناسید معرفی کنید .


کرم ریز نباشیم

انقدر حواسم پرته و شلوغم نمیدونم چند تا کامنت گذاشتم برای کی گذاشتم جواب کیا رو دادم ، دو بار به هشت اس دادم فلان کارو انجام بده و از چارت ها کپی بگیره . اصلا نمیدونم کجام دارم چیکار میکنم انگار به ذهنم یه قفل بزرگ زدن و گذاشتنش روی حالت استند بای :/ 

خلاصه اگه ج کامنتاتون به دستتون نرسیده اعلام کنید .



* جووووووون دو رقم اخر کامنتام هشتاد و پنج شده :))



وای

سر چیزای کوچیک ازش عصبی میشم ، البته تقصیر اون نیست .

شارژرشو خراب کردم :| به خاطر همین اعصابم خورده :|


پ.ن:

خیلی بده وقتی دعوا میکنی باهاش ، کسی رو جز خودش نداشته باشی بهش پناه ببری :( 

بی کس میشی ... .

هشت کاش هیچوقت نفهمی همه ی پناه منی .

 کاش همیشه فکر کنی من تنها کسیم که داری و میتونی بهش پناه ببری .



اقناع

میپرسه چرا این دارو رو باید در ظرف در بسته نگه داری کرد ؟ 

میگم تا حالا دیدی بگن در ظرف درباز نگهداری کن ؟! 

میگه قانع شدم :))

:))

میگم چهار لیتره ! توی لیوان که نگه نمیدارن میریزن در بطری برای اینکه نریزه درشو میذارن دیگه . میشه نگهداری در ظرف در بسته ! غیر از اینه ؟! :)) 

دنبه

_ لباس تنگ میپوشی اون همه پهلو و شکم و سینه و چربیاتو طَبَق طَبَق میندازی بیرون میری مهمونی ؟ نمیگی همه عاشق چربیای اضافت میشن دیوونه؟

+ دیووونههههه :)))

لوکیشن

+ تو از اون زن هایی .

_ از کدوما ؟! 

+ از اونا که مشغول درست کردن صبحانه ن و ادم دوست داره بره از پشت بغلشون کنه و ... :* 


لوکیشن : صبح جمعه ، آشپزخانه .

با اون صدای مست و خسته و خواب الودش مگه میشه ادم بشنوه و دیوونش نشه ؟