هفت دقیقه

حاوی الفاظ رکیک

هفت دقیقه

حاوی الفاظ رکیک

عید

چه عید پر برکتیه ! خدا رو شکر ! 

تبریک میگم بهتون .


خستگی مفرط

یکی از همراهیا اومد دعوا :/ 

سرم از درد داره میترکه .

به خاطر خستگیه زیاده .

بی شخصیت

امروز رزاق رو دیدم سلام کردم جواب نداد !

بعد بقیه رو دید چقدر تحویلشون گرفت ! 

میخوام بگم واسه همین چیزاس که دلم نمیخواد باهاش شیفت باشم .

خدا شفاش بده :/ 

بلوتوث

اومده به من میگه فلان عکسو داری ؟

میگم اره .

میگه خب چطوری برای من بفرستی ؟ بلوتوث خوبه . بلدی با بلوتوث کار کنی ؟

میگم بلوتوثو که همه بلدن ! 

میگه نه قصد جسارت نداشتم :////

پس قصد چی داشتی کژکش ؟! میومدی فحش خارمادر میدادی دیگه :/

اعتراف

یه اعتراف کنید و بگید چه چیز یا کاری رو دوس داشتید ولی موفق به انجامش نشدید ؟

من اعتراف میکنم هنوز نتونستم کیک درست حسابی درست کنم :( 

نوز

دیشب یه اتفاقایی افتاد که دیگه نمیخوام با رزاقی شیفت باشم .

اصلا و ابدا .

و خوشحالم فردا شب نیست .

بد

حال دلم بده :( 

بغل

من انقدر بغل میخوام که نمیدونی :(

لو

انقدر چک و لگد پرت کردم و بهانه گرفتم نمیدونم چمه :/ 

لویی میگه چته عزیزم ؟! چرا مثه خر رفتار میکنی :)) بخواب دیگه :/

گفتم پیتزا میخوام :( 

گفت به خاطر پیتزا اینکارارو میکنی ؟! خاک تو سر مدیر مدرستون :)))