چشمم خورد به ناخن مصنوعی های چندین سال پیشم .
بهت میگم شاید قدمتش به هفت هشت سال پیش بکشه .
بازشون کردم دیدم چقدر خوشگلن *_*
یه چسب ناخن خریدم و زدم به ناخنم ، ناخن مصنوعی هامو چسبوندم . کارم که تموم شد دیدم دستم خورده به چسب ناخنم و اونم از روی میز ارایش افتاده روی تختم و کلش ریخته رو تشکم !
فک کن ! دو لایه ملحفه کشیدم روی تشکم جهت کثیف نشدنش ! چسبش عینه چسب چینی می مونه کنده نمیشه .
نه از روی ناخنم کنده شد نه ملحفه های بیچارم از هم جدا شدن.
اینم از مزخرف ترین ناخن مصنوعی زدن من .
عامو چه سرد شده !! رفتم به گل هام اب بدم دیدم روی خاک یکیشون چند تا یخ کوچولو و نازکه ! دیگه با ترس فراوان از اینکه ریشه ش چیزیش بشه اوردمش جای گرمتر .
آنتریومم که تمام برگاش داره زرد میشه و همش درحال هرس کردنشم انقدر کچل شده چیزی ازش نمونده .
حسن یوسفمم که بی دلیل یه سری از برگاش دارن میریزن .
خونمون حیاطش خیلی بزرگ بود ، کلی دار و درخت داشت . وسطش یه حوض قشنگ آبی بود .
از سه تا پله که میرفتی بالا ، تراس مانند میشد :))) اونحا چند تا گلدون کنار نرده ها چیده بودیم .
یکیم از فانتزیان اینه که با لویی بریم خونه قدیمیمون توی شیراز ، در های بزرگ حیاط رو چارتاق باز کنیم .
اون یه سینی بزرگ که توش کلم قرمز و هویج و بادمجون و لیمو ترشه بیاره و شروع کنه به خورد کردنشون تا ترشی درست کنه
منم به کلم قرمزایی که خورد کرده ناخونک بزنم .
پ.ن:
به مناسبت اینکه لویی امشب ترشی درست کرد :))
سلامی دوباره به شما کسخلای خودم :)) واقعا فک نمیکردم کسی پیگیرم باشه این مدت :)) خلاصه که خیلی کسخلید :)) اضن واسه همین چیزاتونه که خوشم میاد ازتون :*
یه دوره کوتاه همچین ولگردانه رفتم شیراز :*** عامو عامو عامو نگم برات که چنان عشق و علاقه ی من فوران کرد پاشید به در و دیوار *_*
هر جا میرفتیم میگفتم ااااا لویی اینجا *_*
اونم میگفت عاره عاره :/ شعور معور یُخ :/
زیاد گشتیم , کوچه پس کوچه هاشو *_* خونه ی قدیمیمون رو *_* آرایشگاه گروناشو *_* تمام خیابوناشو متر کردیم *_* کلم پلو خوردیم *_* وکیل مکیل رفتیم *_* حتی با لویی سرمه درست کردیم :)))
هرجایی که فکرشو بکنید رفتیم .
این سفر اولین سفری بود که داشتم با لویی میومدم دور بودم از همه چی , مثل خلا بود . کسی نبود یا چیزی نبود خط قرمزی نداشتم عقلمو کامل بوسیدم و گذاشتم کنار .
قشنگ هر گوهی که دلم خواست خوردم :)) یعنی یه گوه هایی خوردم که از خدا که پنهان نیست ولی خدا رو صد هزار مرتبه شکر از شما ها که پنهونه :))))
با این سنم که اندازه خر باب جون تک تکتونه , اولین سفری بود که تا به حال داشتم .
پ.ن :
باهوشای من :* منظورم از جمله ی " اولین سفری بود که تا به حال داشتم ." اینه که سفری دو نفره و هرگوهی خواستم بخورم نداشتم تا حالا .
روز پرستارای خوشگلم رو بهشون تبریک میگم امیدوارم پاداش کارهایی که میکنید رو بگیرید .
کسی که از سلامتیش مایه میذاره شایسته ی احترام زیادیه .
نمیدونم دوس پسر شما بره سفر گوشیشو خاموش کنه یا ج شما رو نده ، واکنشتون چیه .
ولی قطعا من ازش سوپ مرغ درست میکنم !
نمیدونم شما هم وقتی بدن زیبایی میبینید به وجد میاید یا نه ، ولی من اون لحظه فقط و فقط به خالق اثر فکر میکنم که چطور همچین اثری خلق کرده ، مخصوصا بعضی از این اثر های هنری موقع نوار قلب گرفتن که هشتاد و پنج نوک صورتی هم هستن !
بعد با خودم میگم جدا چنین چیزهایی هم توی ایران وجود دارن ؟!
یکم بعد ترش میگم توی فضای مجازی همش میگن ما یه جفت هشتاد و پنج نوک صورتی میخوایم منظورشون ایناس نه اون چروکیده پلاسیده های عرق سوز شده ی سیاه سوخته ی شما :/
اصلا ادم چیزی نمیتونه بگه :/ زبونش بند میاد :/
این چند روزه انقدر شیفتام سنگین بودن پاهامو حس نمیکنم .
اولش که دردشون منو کشت ، الانم انقدر ضعف دارن و بی حسن که حسشون نمیکنم :(
فقط همین هشتاد و پنجان که به من قوت قلب میدن :))))
مینا ازم پیج دختر عمم که کار چرم میکنه رو خواست... . گفتم بیام ازش بنویسم :**
اصلا نمیدونید من هر وقت این بچه رو میبینم عشق میکنم قند توی دلم آب میشه :*
انقدر با عشق و علاقه و خلاقیت کارش رو انجام میده . سعی میکنه حیطه کارش رو گسترش بده :***
راست میگن وقتی به کارت علاقه داشته باشی خلاقیت هم داری .تا همین چند وقت پیش دور خودشو شلوغ میکرد با کلی چرم رنگی رنگی و فقط کیف درست میکرد :)) رفت دوره های چرم دست دوز کفش رو یاد گرفت و سفارش های ست میگرفت :)) ادم دلش ضعف میرفت :*** عزییییزمممم :*
جدیدا هم پالتو هم میدوزه !! پالتو اخه ؟! :*** انقدر ذوق و شوق و خلاقیت ؟! برای کاری که دوسش داری ؟! :**
من عاشق وقتاییم که میشینه و دورش رو با چرم های رنگارنگ شلوغ میکنه و الگو میکشه , قیچی میکنه , مدل میبینه , ژورنال درست میکنه :)) دوس دارم برم ببلعمش قندک خوشگلم رو :***
کاش منم از کاری که میکردم انقدر خوشحال بودم... .
برای اینکه منم به سهم خودم از کسب و کار خونگی حمایت کرده باشم پیجشو در این پست ضمیمه خواهم کرد (چه با کلاس :)) )
اینستاش : https://www.instagram.com/leather_zip/
کانال تلگرامش : leather_dast_dooz