هفت دقیقه

حاوی الفاظ رکیک

هفت دقیقه

حاوی الفاظ رکیک

مزخرف

اسکار مزخرف ترین روز هم میدسه به امروز ! مرسی که انقدر مزخرفی :/ 

خنکای مرفه :/

انقدر این سوئد و سوییس مرفه بی دردن که برای یکم هیجان باید بازیشون به پنالتی کشیده بشه ! 

مجید کوچولو

از صبح تو فکر مجیدم .

انقدر این بشر جیگره .

اندازه ی داداشم (یکم کمتر) دوسش دارم .

دوس دارم بگیرم بچلونمش .

بهش کمک کنم کاراشو انجام بده .

بهش یاد بدم چیکار کنه .

ولی متاسفانه درستش اینه بذارم خودش انجام بده و هر جا مشکل داشت بهم بگه .

هنوز نگاه رزاقی توی ذهنمه :)) چقدر عمیق بهم خیره شده بود و داشت فکر میکرد این زنا اصلا هوای همو ندارن خاک تو سرشون .

:))))

عاقا من یه چیزی کشف کردم ، این رزاق کارشو خیلی اوکی انجام میده ولی با خانومای جوگول صحبتش طولانی تره .

لاس نمیزنه ها فقط صحبتاش طولانی تره .

متاسفانه از نظر من این خیانت محسوب میشه .

مجید رفته به یه مریض خانوم سر بزنه ، زنه لباساشو دراورده بوده فقط با تاپ بوده ، انقدر تعجب کرده بوده و چند بار گفته بوده یاالله و این حرفا ولی زنه به روی خودش نیاورده :))) 

اومد گفت این خانومه تو اورژانس اینجوریه ‌ میگم خب ؟ میگه عیب نداره ؟ میگم مگه تو حراستی :)))) بیا برو کارتو انجام بده :))) 

شما بودید عاشق این بچه نمیشدید ؟! 

لپشو نمیکشیدید ؟ 

مثه این بچه کوچولو مدرسه ای ها .

مجیدمونه

امروز یکی از (چند)  سال پایینی هامونو دیدم . اگه بدونید چقدر ذوق کردم :)))

خیلی گیج بود هول شده بود نمیدونست باید چیکار کنه .

گفتم فلان کارو بکن .

گفت من اصلا خبر نداشتم امروز باید بیام و فهمیدیم خانم فلانی گفته بیاد .

گفتم به سوپروایزر یا مترون بگو که قرار نبوده تو بیای و از این حرفا .(بازخواست میکنن)

رزاقی شنید ! از اونجایی که پرستارا هوای همو دارن فکر کنم پیش خودش گفت چه ذات خبیث و کثیفی داره :))))

خلاصه دعا کنید برای من ، برای مجیدمون که کلاهمون پس معرکه س :))))

دایت

_ پنج بار سکس در عرض دو روز ؟! چی چی میخوری ؟ عامو دایتِتُ عوض کن ، چیزِ گرم و تند و اینا نخور .


دایت : diet 

انقدر که امیر اقایی جذابه هیچکس نیس 

مرور

میگم درد اپی گاستر دارم ! (از شدت درد عر میزند)

میگه اوهوم !

میگم اقای دکتر جی آی بیلیدینگ نیس ، ان جی ننویس :/ 

چیزی نمیگه .


نمیدونم والا ! فک کنم بهش برخورد کلا چیز خاصی ننوشت :))) 

*یکی از باگ های تابستون اینه جلوی کولر با هشت تا پتو هم ممکنه سرمابخوری ، ولی زمستون تو دمای هشتصد درجه زیر صفر با یه پتو گرم میشی سرما هم نمیخوری .

من یه روز بعد از دوش گرفتن طول کشید تا لباس بپوشم ، یک پهلو درد شدیدی گرفتم نمیتوستم نفس بکشم ، حرف بزنم .

با کمپرس گرم و چسبیدن به بخاری اروم شدم .

دیگه نمیدونم بعضیا چطوری لخت جلوی کولر دراز میکشن میخوابن :/ عنترای خوش شانس :/ 

**حرف از شانس شد . جدیدا انقدر بدشانس شدم که خدا میدونه .

مثلا من یکی از کارای اداریم مونده بود یک هفته پیگیریش نکردم رفته بود به مافوقم گفته بود و زیر آب زده بود .

اونوقت یکی از بچه ها یک ماهه همین کارو اصلا سراغش نرفته !! هیچ مشکلی هم براش پیش نیومده .

:/ 

***دیشب مثلا اومدم به خودم حال بدم پاهامو چند دقیقه ای الویت کردم ، صبح از درد پا نمیتونستم بلند شم از جام .

تخمیا :(

من همونیم که وقتی با ذوق و با روی خوش میری و سلام علیک میکنی همه سنگین و سرد جوابتو میدن :/ 



خیلی عنید تخمیا :( 

پیوندتون مبارک

ای داد بیداد 

داره باز اون لحظه رو یادت میاد 

چشماتو بستی و چشمامو یادت میاد 

حتی اگه نخوای 

دیگه هر کی بگه عشق 

منو یادت بیاد




*نمیدونم چقدر منو دوس داشتی ، اما میدونم هر کسی منحصر به فرده ، و هر کسی معشوقشو جوری دوس داره که  منحصر به خودشه و هیچکس دیگه نمیتونه اونو همونجوری دوس داشته باشه .

درسته شما هیچوقت خاطرات منو مرور نمیکنی ، منم همینطور اما 

گاهی یه کلمه ، یه رفتار ، یه حرکت ، من یا تو رو پرت میکنه به خاطرات مشترکمون .

میدونم دارم کسشعر میگم که از حس گهم کم کنه ولی خب لازمه  که بگم !

آرزوی پایداری و خوشبختی براتون دارم

از طرف دکتر م.م 

97/04/10

زنده گی

عاشق قدم زدن توی ولیعصرم... .

حس زندگی جریان داره .